مقام و منزلت زن از دیدگاه قرآن
در عصری که اسلام ظهور کرد، تقریباً زنان تمام جوامع از جایگاه مناسبی برخوردار نبودند و حتی از ابتداییترین حقوق انسانی محروم بودند. با این حال، جامعه عرب جاهلی، محل ظهور اسلام، در میان جوامع آن دوره وضعیت خاصی داشت، چنانکه آن را «معروفترین نقطه عالم از نظر بدرفتاری با زنان» دانستهاند.
در واقع بر اساس نظر برخی از نویسندگان، زنان پیش از اسلام حکم متاع و کالا را داشتند و جزو دارایی و ثروت پدر یا شوهر محسوب میشدند، و زن و دختر پس از مرگ شوهر و پدر مانند باقی ترکه، میان مردها و پسرها تقسیم میشدند. اما از نظر اسلام زن موجودی است زیبا، ظریف، مستقل، با تقدس مادری، خواهری، همسری و دختری.
دو فرد عظیم انسانی، در دو قطب مخالف پیغمبری و قیصری، هر دو به زن احترام گزاردهاند اما به دو صورت؛ پیامبر اسلام با این سخن که فرمود: «از دنیای شما سه چیز دوست دارم، بوی خوش، زنان و نور چشمم نماز را»، و ناپلئون با زانو زدن در برابر او.
حال به سراغ قرآن میرویم تا ببینیم نظر حضرت حق در خصوص زن که گویند نظم و شعر خداوندی است (و مرد نثر خدا) چیست؟
اینکه زن در قرآن از چه جایگاه عظیمی برخوردار است، مبتنی بر این است که انسان در قرآن چه پایگاه و جایگاهی دارد، چون قرآن کریم هرگز فقط برای هدایت «مرد» نیامده است، بلکه برای هدایت «انسان» آمده است. لذا وقتی هدف رسالت را تشریح میکند و غرض نزول وحی را بازگو مینماید، میفرماید: «شهر رمضان الذی أنزل فیه القرآن هدی للناس»؛(1) ماه رمضان همان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است و هدایت است برای مردم.
کلمه «ناس» که در قرآن آمده است، صنف مخصوص یا گروه خاصی را در نظر ندارد بلکه شامل مرد و زن به طور یکسان میشود. قرآن، گاه تعبیر به «ناس» دارد و گاه تعبیر به «انسان» و میفرماید: ما برای انسان، قرآن فرستادیم. «الرّحمن، علّم القرآن،
خلق الانسان، علّمه البیان»؛(2) خدای رحمان، قرآن را یاد داد، انسان را آفرید و به او [قدرت] بیان آموخت.
در این آیات اول سخن از تعلیم قرآن است، بعد سخن از خلقت انسان و بعد از آن تعلیم بیان؛ گرچه نظم طبیعی مقتضی بود که اول خلقت انسان ذکر شود، سپس تعلیم بیان و سپس تعلیم قرآن، اما به خاطر شرافت و اهمیت قرآن و اینکه انسانیت انسان در اطاعت از دستورات خداوند است، تعلیم قرآن مقدم شده است.
پس نتیجه میگیریم که خداوند رحمان معلّم است، درس قرآن میگوید و شاگردانش انسانها هستند؛ دیگر سخن از جنسیت خاصی نیست، هدف تعلیم و تزکیه روح و جان آدمی است. قرآن کریم مسئله زن و مرد را این گونه مطرح میکند که این دو را از چهره مذکر و مؤنث بودن نشناسید بلکه از چهره انسانیت بشناسید. پس حقیقت انسان جان اوست و بدن ابزار او. در نتیجه ملاک و برتری از نظر قرآن انسانیت انسان است نه جنسیت او.